loading...
مجتمع خوابگاهی طوطیا بابلسر
جدیدترین خبرهای سیاسی

جدیدترین خبرهای ورزشی

جدید ترین خبر های علمی
جدیدترین خبرهای حوادث
محمود گلچوب فیروزجایی بازدید : 482 دوشنبه 1395/06/08 نظرات (1)

بسمه تعالی

قرارداد اجاره خوابگاههای خود گردان دانشجویی

نوع خوابگاه : دخترانه طوطیا

سطح اول  ¨                                سطح دوم   ®                                       سطح سوم      ¨

« اجارهنامه »

ماده 1) طرفین قرارداد

خوابگاه دار:آقای محمدرضا گلچوبفرزند عیسی شماره شناسنامه  12 محل صدور شناسنامهبابلسر شماره ملی  4989503716  متولد 1350  تلفن 3678 116 0911

آدرس: بابلسر – پردیس دانشگاه مازندران – دانشکده شیمی – سایت رایانه (کامپیوتر)

دانشجو: خانم ........................................ فرزند ....................... شماره دانشجویی................................

شماره ملی .................................... محل صدور شناسنامه ..................... تلفن.....................................

وضعیت تاهل : مجرد          متاهل              رشته تحصیلی:...................................................................... مقطع تحصیلی: کارشناسی         کارشناسی ارشد          شماره تماس ضروری:........................................

آدرس یکی از بستگان،ترجیحا والدین: .......................................................................................................................................................

ماده 2)موضوع قرارداد:

عبارت است از یک واحد مشاع– ( اتاق مشاع– یک دستگاه منزل مسکونی اشتراکی) به مساحت تقریبی30 متر مربع و به ظرفیت هر واحد 4 نفر واقع در سه راه دانشگاه – کوچه دانش 41  مشتمل بر(یخچال، تلویزیون،شوفاژ و موکت،اجاق گاز و............................................................................................................................)

که به رویت دانشجو رسیده و مورد قبول قرار گرفته است.

ماده 3)  مبلغ اجاره بها :

اجاره بها از قرار ماهیانه   1/250/000   ریالبر حسب جدول سطح بندی خوابگاه های خودگردان که مورد تایید دانشگاه ناظر، تعیین در اول یا آخر هرماه طی توافق طرفین به ازای دریافت اجاره قبض رسید پرداخت می شود.

 

تبصره:1

مبلغ --------------------------------ریال از طرف مستاجر (دانشجو) به عنوان قرض الحسنه یا ودیعه نقداً یا طی چکی به شماره------------ بانک --------- شعبه --------- در تاریخ ------------ پرداخت گردید و که پس از پایان مدت اجاره وتخلیه و تحویل عین مورد اجاره در صورت عدم خسارات و بدهی معوقه به دانشجو مسترد خواهد شد.

تبصره:2

کلیه هزینه ها ی شارژ از قبیل: آب، برق، گاز ، اینترنت پرسرعت و نظافت حیاط به عهده مالک می باشد.

ماده 4 ) مدت اجاره :       از تاریخ ........................................ تا تاریخ ........................................

تبصره : 3

بخش اول  (ترم اول) از تاریخ 95/7/1   تا تاریخ   95/11/15 به مدت 4.5 ماه به مبلغ ..................  ریال ماهیانه و مبلغ  2/000/000    ریال به عنوان ودیعه تعیین می گردد.

بخش دوم (ترم دوم) از تاریخ 95/11/15 تا تاریخ 04/15/ 96  به مدت 5 ماه به مبلغ  ................... ریال ماهیانه و مبلغ  2/000/000    ریال به عنوان ودیعه تعیین می گردد.

بخش سوم   از تاریخ 95/07/01 تا تاریخ 15/ 4/ 96  به مدت 9،5 ماه به مبلغ   1/250/000 ریال ماهیانه و مبلغ 2/000/000 ریال به عنوان ودیعه تعیین می گردد.

ماده 5 ) شرایط و مقررات عمومی خوابگاه

1-5دانشجو حق تعویض یا  واگذاری اتاق و اموال آن را به دیگران (حتی دانشجویان مقیم در خوابگاهها)ندارد.

2-5  تعیین هر گونه تغییر ظرفیت اتاقهای خوابگاههای دانشجویی بر طبق استانداردهای تعیین شد از سوی وزارت علوم ، تحقیقات و فن آوری و دانشگاه ناظر بوده و مطا بق آنچه در قرارداد دانشجو و خوابگاه دار آمده بایستی عمل شود .

3-5  نگهداری ، خرید و فروش و نیز استفاده و استعمال دخانیات (سیگار، قلیان، مواد مخدر و افیونی و روان گردان وابزار آلات قمار و مشروبات الکلی و غیره) در خوابگاه ممنوع می باشد. و سرپرست خوابگاه بایستی در صورت مشاهده این تخلفات موضوع را سریعاً به معاونت دانشجویی دانشگاه ناظرگزارش نماید .

4-5  ساعت ورود و خروج مجاز در خوابگاه برحسب فصول سال از سوی دانشگاه ناظر متعاقباً در هر ترم  اعلاممی گردد.

5-5  سکونت شبانه در منزل دوستان ویا خوابگاههای خودگردان توسط دانشجویان ساکن خوابگاه ممنوع می باشد.

6-5  در ایام تعطیلات نوروزی مالک  نمیتواند خوابگاه را به مسافران نوروزی اجاره دهد.

7-5  تعمیرات کلی شامل: عمرانی، تاسیساتی و غیره به عهده خوابگاه دار و تعمیرات جزئی از قبیل خسارت وارده به تلویزیون، یخچال، اجاق گاز، کولر، پنکه، لامپ اتاق، تخت خواب، آیفون، رادیاتور، بر عهده دانشجو می باشد. ضمنا در صورت وقوع آتش سوزی و سهل انگاری آن از طرف دانشجو هزینه جانبی ناشی ازآن بر عهده دانشجو می باشد.

8-5  دانشجو موظف است طبق تاریخ تعیین شده خوابگاه را تخلیه و سالم تحویل خوابگاه دار دهد.

9-5 خوابگاه داران موظف هستند با اداره امور خوابگاههای دانشگاه مازندران همکاری لازم را داشته وکلیه موارد را در اسرع وقت به اطلاع این اداره برسانند.

10-5  در صورت بروز هر گونه اختلاف بین طرفین بررسی تصمیم گیری نهایی بر عهده دانشگاه ناظر می باشد.

11-5  حضور یک نگهبان در خوابگاههای خودگردان با ظرفیت پیش از 10نفر الزامی است.

12-5  نصب دوربین مدار بسته در خوابگاههای با ظرفیت پیش از 50 نفر الزامی است.

13-5  خوابگاه دار حق واگذاری و یا اجاره خوابگاه به غیر از دانشجوی دانشگاه مازندران را ندارد. در صورت وجود ظرفیت خالی خوابگاهها، دانشگاه ناظر می تواند سایر دانشجویان دانشگاهها و موسسات آموزش عالی را با معرفی نامه کتبی به خوابگاه دار معرفی نماید.

14-5  مبلغ اجاره بهای تعیین شده تا پایان قرارداد غیر قابل تغییر یا افزایش می باشد.

15-5  دانشجو متعهد می شود کلیه مقررات و آیین نامه های ابلاغی وزارت علوم تحقیقات و فناوری مربوط به خوابگاههای غیر دولتی اعم از انضباطی، و اجتماعی و اداری و شرایط معاملات ملکی و غیره را رعایت نماید.

توضیحات:

امیدواریم با همکاری متقابل دانشجویان و خوابگاه داران، محیطی آرام، سالم، با نشاط و علمی برای ارتقاء تحصیلی دانشجویان عزیز فراهم گردد.

 

   امضاء دانشجو                           امضاء خوابگاه دار                                 امضاء دانشگاه ناظر

نام و نام خانوادگی                       نام و نام خانوادگی                          نام و نام خانوادگی نماینده

محمود گلچوب فیروزجایی بازدید : 404 دوشنبه 1393/06/03 نظرات (4)

قطارا از همه بیشتر الزایمر دارن
خودشون میگن هو هو
بعدش میپرسن چی چی ؟

 

•. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

دور نمی بینم اون روزی رو که میخوای مای کامپیوترو باز کنی
و تا کلیک کنی روش یه صفحه تبلیغم باز کنه !

  •. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

اگه دوستام می تونستن 5 ثانیه بعد از اینکه گوشی رو قطع می کنم رو بِشنون
تا الان هیچ دوستی نداشتم !

  •. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

ینی هر موقعی حس میکنم شانس ندارم میام یه چند تا سایت ایرانی باز میکنم
اصن لامصب یه کلیک که میکنم برنده چند تا جایزه مختلف میشم !
اونم چه بسته هایی با چه درصد تخفیفی …! خدا خیرشون بده

 

  •. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

 

دیروز رفتم آزمایش دادم پولش شد 350 تومن
بابام گفت حالا اگه چیزیت نباشه من میدونم و تو !

 

 

•. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

 

 

اتاقم معمولا تمیزه، تا وقتی که بخوام یه لباس پیدا کنم بپوشم
برای پیدا کردن لباس انگار بمب منفجر می شه تو اتاق

•. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

  مورد داشتیم دختره تو گوگل سرچ کرده : “غذا با تخم مرغ”
گوگل جواب داده:
متاسفم واسه اونی که میخواد تو رو بگیره !

 

 

•. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

 

 

ﯾﻪ روز ﯾﻪ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﯾﻪ ﺩﻭﻧﻪ ﺭﻭ ﺑﺴﺨﺘﯽ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ ﺑﺎﻻ ﻫﯽ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﭘﺎﯾﯿﻦ
ﺷﻤﺮﺩﻡ 70 ﺑﺎﺭ ﺭﻓﺖ ﺑﺎﻻ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﭘﺎﯾﯿﻦ
ﺩﻓﻌﻪ 71 ﺩﯾﮕﻪ ﺣﻮﺻﻠﻢ ﺳﺮ ﺭﻓﺖ ﻟﻬﺶ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﮕﻪ !

 

  •. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

  پسر خالم همیشه سوپ رو بعد از غذاش میخوره
بهش میگم همه قبل از غذا سوپ میخورن !
میگه میخوام اگه منافذی هم تو معده خالی مونده با سوپ پربشه !

 

 

•. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

 

  بابای من فقط و فقط در صورتی یه بخش خبری رو از دست میده
که در حال تماشای یه بخش خبری دیگه باشه

 

 

•. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

  به بعضیام باید گفت :
اگه بخوام زندگیمو از اول بسازم
تو پیام بازرگانی وسطشم نیستی !

 

  •. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

  این دخترهایی که آستین مانتوشون رو تا بالای آرنج بالا می زنند
من همش فکر میکنم الان میخوان وضو بگیرن
این قدر ذهن قرآنی و اسلامی دارم من

 

 

•. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

 

 

بچه مون انگشتش را کرده بود تو دماغش
بش نگاه کردم و گفتم : تو مهد کودک چی بت یاد دادن !؟
میگه:
ب تو چه؟
تو دانشگاه بت یاد ندادن تو کار دیگران دخالت نکنی !!؟

  •. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

 

  ورد داشتیم دختره موبایلشو گم کرده سه شبانه روز گریه کرده
نه واسه گوشی دو میلیونیش
واسه اینکه pou سه روزه غذا نخورده

 

 

•. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

 

 

ﻭﺻﯿﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻣُﺮﺩﻡ
ﯾﻪ ﮐﺮﻡ ﺿﺪ ﺍﻓﺘﺎﺏ ﻭ ﻋﯿﻨﮏ آﻓﺘﺎﺑﯽ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺧﺎﮎ ﮐﻨﻦ
ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﺑﺲ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻭﺍﺭﺳﺘﻪ ﺍﯼ ﻫﺴﺘﻢ
ﻣﻄﻤﻨﺎ ﻧﻮﺭ ﺑﻪ ﻗﺒﺮﻡ ﻣﯽ ﺗﺎﺑﻪ
ﻣﻨﻢ ﺣﺴﺎﺱ

  •. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

 

 

مراحل درس خوندن یک دانشجو :
خوابیدن روی جزوه
گرفتن مشکلات و نواقص گل های قالی
جمع کردن آشغال های ریز و درشت اطراف زمین
خاک گیری گوشه های موبایل
گرفتن چندین عکس با گوشی از خود در حالت های مختلف و در ژست درس خواندن
اس ام اس بازی با بچه های کلاس که هر کدوم چقدر درس خوندن

 

  •. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

 

 

تا حالا “خودکار” رو از آخر به اول خوندی؟!
راکدوخ …
معنی نداد نمیدونم چه مرگشه …
گفتم شاید بشه ازش یه نکته اخلاقی درآورد که نشد …
ببخشید وقتتون رو گرفتم

 

 

•. •. •. •. •. •.•. •. •. •. •. •

 

ﺧﺒﺮ ﻓﻮﺭﯼ ﺍﺯ ﭼﯿﻦ
卂妝十夾太乗乗¥乗醂煅排埔泄覯狿母 墄嫺媯覛
毎廿 卄廾丸毋忒娉溈毋牀姆才 媯覛毎廿 卄廾丸
毋忒娉溈毋牀姆才 媯覛毎廿卂妝十夾太乗䅈乗 ¥
ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﻣﻮﻥ ﺑﺮﺳﻪ ایشالا ﺷﺎﯾﻌﻪ ﺑﺎﺷﻪ

محمود گلچوب فیروزجایی بازدید : 294 دوشنبه 1393/06/03 نظرات (0)

یعنی اعتماد به نفس بعضیا رو اگه صندوق صدقات داشت
الان بانک مرکزی بود !

  ∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

 

به فزرندان خود چیزی نیاموزید !
دو روز دیگه شاخ میشن واستون

 

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

 

لامصب وقتی داری درس میخونی
تازه میفهمی که بحث های شبکه ۴ هم خیلی سودمند و پرهیجانه !

  ∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

 

خـــــوبی که از حد بگزرد دانــــــا هم خیال بد می کنه !
نادان که دیگه جای خودشو داره !

 

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

  اداره آب و فاضلاب :
در روزهای گرم تابستان بهتر است به جای استفاده از کولرهای آبی
از کولرهای گازی استفاده کنید :|
اداره برق :
در روزهای گرم تابستان بهتر است به جای استفاده از کولرهای گازی
از کولرهای آبی استفاده کنید :|

 

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

  تنبلی بد دردیه
یک ساعت پیش یه آلو خوردم، هستش هنوز تو دهنمه
حال ندارم برم بندازم سطل آشغال
کسی می دونه چند ساعت طول می کشه تا با بزاق دهن تجزیه بشه !؟

 

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

 

آدم باید یه یخچال بغل تختش داشته باشه
نیم ساعت یه باریه بالش از توش در بیاره قبلیو بذاره تو:|

 

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

 

من آدمِ دوری و دوستی‌ ام ! حتا شما دوست گرامی !

  ∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

  بابام این ترم میگه یکمم درس بخونی بد نیستا !
گفتم تو درس می‌ بینی و من پیچشِ درس . . .
بابام ١٠ دقیقه سر تکون داد و اتاقو ترک کرد !

 

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

 

یه گربه‌هه الان جلوم واستاد و گفت داداش
من ناهار باید برم سطل آشغال مادر خانومم اینا
اینجا هم آینه نداره . سیبیلام مرتّبه ؟ اوکی ام ؟

  ∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

 

میخوام بدونم که کیفای مدرسه شما هم
بو نون پنیر مونده نارنگی له شده میداد یا فقط برای من اینجوری بود؟

 

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

 

ساعت شش صبح تو رادیو گفت:
“با هرکی قهرین همین الان بهش زنگ بزنین و آشتی کنین.”
والا با هر کی هم آشتی باشیم اون موقع صبح بهش زنگ بزنیم باهامون قهر می کنه!

  ∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

  ای رفیق باوفا! هر شب دعایت می کنم / گر ندارم زانتیا فرغون فدایت می کنم

 

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

 

داداشم اومد خونه ، دست کرد تو جیبش دید گوشیش نیست
کیفشو گشت بازم پیدا نکرد
گفت هزارتا صلوات نذر میکنم گوشیم پیدا بشه
خلاصه برگشت تو مسیری که اومده بود ، اخر سر رفت تو مغازه دید اونجاست
برگشت خونه ، گفتم صلواتا رو بفرست !
گفت : نه اگه گم شده بود میفرستادم ! اینو جا گذاشته بودم !

  ∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

 

یه ژاپنی به زنش میگه:
TiKi Taki ‘
زنش میگه:
” Kua Nini ”
ژاپنی ناراحت میشه میگه:
” taka anji radiyumba yaku ”
زنش گریه میکنه میگه:
” mimi takunı kakabında misamihi ”
یه جوری میخونی انگار سر در میاری با مسائل خانوادگی مردم چیکار داری؟

 

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

 

یکی از فانتزیام اینه که
پلیس تو ایست وبازرسی ماشینم رو نگهداره …
-بگه اسم ؟
+بگم عباس
-بگه نام پدر ؟
+بگم عباس علی
-بگه فامیلت چیه ؟
+بگم عباسی
-بگه از کجا میای ؟
+بگم عباس آباد
-بگه کجا میری ؟
+بگم بندر عباس
پلیسه شاکی شه !!! :|
-بگه بی شرف منو سرکار گذاشتی :|
+بگم نه به حضرت عباس:

 

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞

  بچه که بودم یه آبمیوه گیری داشتیم که وقتی روشنش میکردیم رسما رم میکرد و علاوه بر صدا و ویبره، میرفت یه دوری هم میزد تو آشپزخونه :))
بعد بابام همش منو مامور میکرد اینو نیگر دارم تا خودش هویجا رو آب بگیره. دقیقن حس اون کارگرایی رو داشتم که آسفالت رو سوراخ میکنن :|

محمود گلچوب فیروزجایی بازدید : 858 جمعه 1393/05/24 نظرات (0)

گروه طنز و کاریکاتور رجانیوز - م.ر.سیخونکچی: معاون رییس جمهور و سخنگوی دولت که انصافاً جزو معدود دولتمردان خوش‌تیپ کشور در همه ادوار است، گفته:

«تبریک و تهنیت‌های بعد از انتخابات گاهی دلی است و گاهی سیاسی. دل ما با کسی که سال 84 پیروز شد اصلاً صاف نشد و هیچ وقت نتوانستیم او را به عنوان مظهر جمهوریت مردم فهیم و با فرهنگ و صادق جمهوری اسلامی ایران بدانیم. شاید هم اشتباه می‌کردیم اما به هرحال اگر دوباره به عقب برگردیم فکر می‌کنم انتخاب‌های من درست بود هرچند به وسلیه اکثریت تایید نشد».

باتوجه به اینکه دولت با چیزی در حدود هفت دهم درصد توانسته است پیروزی قاطعی را در همان دور اول انتخابات کسب کند، طبیعی است که بخشی از مردم ایران هم به جناب سخنگو تاسی کرده و منطق ایشان را وارد زندگی روزمره خود کنند؛ اینطوری:

 

1

-          آقا لطف کنید مدارک ماشین رو بدید؟

-          برای چی سرکار؟

-          چراغ قرمز رو رد کردید؟ متوجه نشدید؟

-          متوجه که شدم... اما راستش رو بخواید من هیچ وقت نتونستم دلم رو با این قوانین راهنمایی رو رانندگی صاف کنم! یعنی حتی اون وقتی که بچه بودم و کنار دست بابام میشستم و ایشون پشت چراغ قرمز وای میستاد یه احساس «دل صاف ناشدگی» پیدا می‌کردم!

2

-          نفر اول رو چرا کُشتی؟

-          دلم باهاش صاف نبود آقای قاضی!

-          مگه چی کار کرده بود؟

-          اون کار خاصی نکرده بود، من دلم باهاش صاف نبود!

-          نفرات بعدی رو چرا کشتی؟

-          با اونها هم دلم صاف نبود.

-          به همین سادگی؟

-          به همین سادگی چیه آقای قاضی! صاف نبودن دل رو دست کم نگیرید! خیلی چیز مهمیه...

-          تا کی می‌خواستی به این قتلهای زنجیره‌ای ادامه بدی؟

-          تا وقتی که دلم با همه صاف بشه!

3

-          آقای دکتر من یه جوریمه!

-          چه جوریتونه عزیزم.. یک کم بیشتر توضیح بدید.

-          یه جوریمه دیگه... نمیشه توضیح داد...

-          خب آخه من تا ندونم شما چه جوریتونه که نمیتونم درمانتون کنم.

-          آخه نمیدونم چی بگم...

-          مثلا بگید چه حالاتی دارید؟

-          آهان... راستش... خیلی عصبانی هستم... دارم میترکم!... احساس میکنم مردم اندازه من نمی‌فهمند..

-          درسته... دیگه چی؟

-          اوووممممم.... از اینکه مردم مثل من فکر نمی‌کنن خیلی ناراحتم... دلم می‌خواد خرخره مردم رو بخاطر بعضی کارهاشون بجویم...

-          آفرین... دیگه؟

-          اصلاً فکر می‌کنم من وسط یه مشت آدم بد انتخاب کن دارم تلف می‌شم... استعدادهام داره هدر میره... بقیه رو که می‌بینم بخاطر تصمیمات و انتخابهاشون می‌خوام تف کنم تو صورتشون!

-          درسته... بگید ببینم، یه احساس دوگانه‌ای هم نسبت به دموکراسی ندارید؟ این احساس که فکر کنید فقط وقتی بقیه مثل شما رای بدن دموکراسی اجرا شده؟

-          چرا... چرا... دقیقاً همینطوره!

-          احتمالاً بعضی وقتها هم فکر می‌کنید سیزده بزرگتر از بیست و چهاره؛ درسته؟

-          آره... آره... اتفاقا همین دیروز رفته بودم یه لباس بخرم، بیست و چهار تومن بود. سیزده تومن دادم به فروشنده و گفتم چرا بقیه‌ش رو نمی‌دی؟ گفت بقیه کدومه مرد حسابی، تو که هنوز اندازه قیمتش هم پول ندادی... من هم شاکی شدم، در یک رفتار مدنی و به نشانه اعتراض، در سکوت کامل طرف رو آتیش زدم!

-          متوجه شدم... شما دچار «دل ناصافی» شدید... راستش این مشکل درمانی هم نداره! بعضیا اینجوری هستن دیگه، کاریش نمیشه کرد، دوره‌ایه، میاد و میره، معمولا هم هر چهار یا هشت سال تکرار میشه!

 

محمود گلچوب فیروزجایی بازدید : 317 جمعه 1393/05/24 نظرات (0)

گروه طنز و کاریکاتور رجانیوز - م.ر.سیخونکچی: قیمت خودروها با شیب ملایم (ملایم‌تر... یک م ملایم‌تر.. آهان... خوبه!) افزایش پیدا کرد و مدیران محترم دست به دست هم دادند به مهر و تا ریال آخر قیمت خودروها را حساب کردند. همین الان که بنده با شما صحبت می‌کنم اگر بخواهید یک عدد «پژو 405 اس ال ایکس تی یو 5» ابتیاع فرمایید، باید مبلغ «303017282» ریال پرداخت کنید. اگر هم هوس سوار شدن به «ام وی ام 115، 4 سیلندر» به سرتان زده باشد، باید دقیقاً مبلغ «218661697» بسلفید!

می‌بینید؟ می‌بینید چه مدیران دقیقی داریم؟ می‌بینید چطور برای اینکه شیب افزایش قیمت‌ها ملایم باشد حتی تا 2 ریال آخر قیمت پژو 405 را حساب کرده‌اند؟ می‌بینید مسئولان ما چقدر خوب حواسشان هست که این خودروسازها یک وقت بجای 303017282 ریال از ما 303017283 ریال نگیرند و 1 ریال سرمان کلاه نگذارند؟ اگر نمی‌بینید که حتماً بیسواد و از یک جای خاص تغذیه شو هستید اما اگر می‌بینید، بقیه اش را هم ببینید!

 

امروز

-           سلام آقا... لطف می‌کنید یه (...) به من بدید؟

-           پول خرد همراهتون هست یا نه؟ اگر نیست برید بیارید!

 

دو روز بعد

-           سلام آقا... لطف می‌کنید یه (...) به من بدید؟

-           لطف کنید 42586542 ریال بدید.

-           بفرمایید.

-           آقا اینکه 42587000 تومنه! گفته بودم پول خرد بیارید.

-           اشکال نداره، خرده ندارم.

-           خب من هم ندارم!

-           عرض کردم... اشکل نداره، دیگه 458 ریال که قابل شما رو نداره.

-           نخیر آقا... قابل شما رو نداره یعنی چی؟ نکنه میخواید رشوه بدید؟

-           نه....نه... این چه حرفیه آقا... جسارت نباشه... منظورم این بود که قابل شما رو نداره. بمونه دست شرکت خودرو سازی محترم بات زحمات زیادی که برای مردم ایران در این سالها متقبل شدند!

-           نه جونم... ما از اون خودروسازهاش نیستیم که از این پولها از گلومون پایین بره. ما یه عمره با نداری ساختیم و خودروی دسته گل تحویل مردم دادیم، حالا بیایم 458 ریال پول مردم رو بخوریم؟ نمیشه...

-           خب چی کار کنیم؟

-           پولتون رو بدید... درخواستتون ثبت شد. بهتون خبر میدیم.

            

سه ماه بعد

-           الو... سلام آقا...

-           سلام... چیه؟

-           آقا من سه ماهه پول دادم، هنوز ماشینم رو ندادید!

-           اسمتون؟

-           (...) هستم.

-           شما مشکل پول خرد داشتید؟

-           بله... حل نشده؟

-           ما درخواست دادیم به بانک مرکزی که 458 ریال بیارن برای ما که تقدیمتون کنیم، به محض اینکه بیارن، خبر میدیم.

-           کی میارن؟

-           مشخص نیست. همه مسئولان بانک مرکزی جیب هاشون رو گشتن، دو ریالی پیدا نکردن، پیدا کنن میدن، از 650 میلیون یورو که بیشتر نیست!

-            

دو ماه و هشت روز بعد

-           الو...

-           جانم بفرمایید!

-           آقای (...)؟

-           بله خودم هستم.

-           پول خرد و خودروی شما آماده‌س، تشریف بیارید تحویل بگیرید.

-           چشم... حتما... خدا خیرت بده... خدا بچه‌هات رو واسه‌ت نگه داره...

 

سی و هفت دقیقه بعد

-           سلام آقا... زنگ زده بودید بیام خودرو و پول خوردم رو تحویل بگیرم.

-           بله... این 458 ریال شما.

-           ... ماشین رو نمیدید؟

-           عرض کنم در طی این تقریبا شش ماهی که از ثبت نام شما گذشته، قیمت جدید برای خودرو ها اعلام شده. طبق قرارداد هم قیمت نهایی خودرو قیمت زمان تحویله، شما باید تفاوت قیمت رو پرداخت کنید.

-           باشه... چشم... چقدر باید بدم؟

-           2748512 ریال! فقط حتماً پول خرد لطف کنید!!!

 

چهار ماه بعد

-           آقا... جون مادرت ماشین من رو بده... یه عمر غلامیت رو میکنم... پات رو میبوسم... ماشین من رو بده برم... تو این مدت مرگ موش خریده بودم، دو برابر شده بود!

-           آقا جان دست من که نیست... به من چه که ته جیب مسئولان بانک مرکزی دو ریال پیدا نمیشه؟!

-           شما بزرگتر من... سرور من... من نفهم... شما بگو من باید چی کار کنم؟

-           راستش... چی بگم آخه... اوومممم... باشه. بیا این برگه رو بگیر برو انبار ماشینت رو بگیر...

-           آقا بذار پات رو ببوسم... بذار ببوسم..

-           ... پاشو آقاجون... انقدر بوسیدن روماتیسم گرفتم بخدا... اه...

 

هشت دقیقه بعد

-           آقا سلام... فدات بشم... گفتن بیام از شما ماشینم رو تحویل بگیرم.

-           بده من ببینم برگه‌ت رو.

-           این که درسته... اینم حله... باشه... با من بیا.... شما هم مشکل پول خرد داشتی؟

-           آره فدات شم... یه ساله...

-           بیا اینم ماشینت... فقط یه لحظه صیر کن.... قرچچچچچ!

-           عه... چی کار کردی مرد حسابی... چرا راهنما رو کندی؟

-           6248 ریال بدهکار بودی... بجاش شرکت یه راهنما ازت میگیره... ناراحتی برو وایسا پول خرد که اومد، بیا ماشین سالم بردار!

-           نه فدای شما... دستت هم درد نکنه... ما رفتیم!

 

محمود گلچوب فیروزجایی بازدید : 404 جمعه 1393/05/24 نظرات (0)

 روزنامه ایران برای چندمین بار با تیتری بزرگ از برداشته شدن تحریمهای هوانوردی از جمله تحریمهای شرکت بوئینگ علیه مردم ایران خبر داد. یعنی اگر بقیه رسانه‌های دنیا را بی‌خیال شویم و فقط این روزنامه را ملاک عمل قرار دهیم تا حالا نه تنها باید همه تحریمهای هوایی علیه ایران برداشته شده باشد، بلکه احتمالا باید دو سه تا تحریم هم ما علیه آنها وضع کرده باشیم چراکه این روزنامه هر چند روز یکبار خبر رفع تحریمهای هواپیمایی علیه ایران را درج می‌کند! در آخرین نمونه هم که این روزنامه از برداشتن تحریمهای بوئینگ علیه ایران خبر داده بود، کاشف بعمل آمد که عملا فقط تحریم کاتالوگ هواپیما برداشته شده است! و شرکت بوئینگ یکی دو تا کتابچه و جزوه و کاتالوگ به ایران داده است!

البته از آنجا که روزنامه ایران یک رسانه کاملا خصوصی است طبیعتا هیچ دخلی به دولت ندارد و اینکه بخواهیم ربطی بین دولت محترم این رفتارهای روزنامه ایران قائل شویم کمال –یا شاید هم جلال یا حتی بعضی‌ها جمال را هم دیده‌اند!- بی‌انصافی است. لذا در ادامه مراحل سخت و طاقت فرسای مذاکره ای که برای رفع این تحریم‌ها انجام شده است را خدمتتان عرض میکنیم. این مذاکرات در یک مغازه چاپ و تکثیر در در حوالی وین انجام شده است.


شرح مذاکرات رفع تحریم کاتالوگ هواپیما:


- سلام آقا، دفتر فنی بابای اشتون اینا اینجاس؟
- بله پسر جان، امرتون؟
- راستش من یه چند سری کپی از کاتالوگ هواپیماهای بوئینگ می‌خواستم.
- خب اصلش رو بده کپی بگیرم.
- اصلش رو که ندارم!
- یعنی چی؟ اصل کاتالوگ رو نداری؟
- نه دیگه... به ما گفتن شما هم اصلش رو داری هم از روش کپی میگیری، دستگاه‌هاتون پشت و رو کپی میگیره دیگه؟
- بله عزیزم... ما کلا تو کار زیر و رو کشیدنیم!
- پس زحمتش رو بکشید لطفاً.
- آقا رو... زکی... دیر اومده زود هم می‌خواد بره... همینجوری مفتکی نیست که... کاتالوگه‌ها!
- بله متوجه هستم... هزینه‌اش رو تقدیم می‌کنیم. چقدر بدم؟!
- چی ‌می‌خوای؟
- یه صد سری کپی پشت و رو؟
- قیمتش میشه تعطیلی رآکتور بوشهر!
- بعد رنگیه دیگه؟
- نه داداش جون... اگر رنگی بخوای باید آب سنگین اراک رو هم بدی!
- روغنی چی؟ دو رو روغنی هم میزنید؟
- بله... چرا که نه... گلاسه گرم بالا روغنی برات میزنم فقط گرون در میاد ها!
- عیبی نداره... هرچی باشه میدم آخه مردم ما چشم انتظار این کاتالوگ‌ها هستن، نمیدونید اومدن این کاتالوگها چقدر میتونه کمک کنه که چرخ زندگی مردم ما بچرخه!
- جونم برات بگه که میشه... میشه به قیمت تعطیلی فردو...
- خیلی خوبه... حرفی نیست!
- میخوای یه روکش UV هم روش بندازم؟ چیزی در نمیاد ها!
- چقدر میشه؟
- مفت! بازرسی مامورهای آژانس از هرجا که دلشون خواست!
- خیلی خوبه، چه اشکالی داره، طلا که پاک است چه منتش به خاک است! بزن بره!
- خیلی خوب...

راستی! میشه کاتالوگ ها رو برام سیمی هم بکنی؟

- چی؟

-هیچی... میگم اگر میشه کاتالوگ ها رو برام سیمی کن، پاره نشن...

پررو شدی ها... باز چشمت به دو تا کاتالوگ افتاد دور بر داشتی... فکر کردی کی هستی؟ فکر کردی چی داری در مقابلش میدی که انقدر طلبکار هم شدی؟ چارتا دونه سانتریفیوژ دادی انتظار داری برات سیمی هم بکنم...

- باشه... ببخشید... قد بدی نداشتم... اصلاً ولش کن.... شرمنده... عفو بفرمایید...

- باشه... دفعه آخرت باشه توقعات غیر منطقی از جام جهانی داری ها؟!

- چشم...

- پس صد سری کاتالوگ بوئینگ در ازای تاسیسات هسته‌ای... بعد از ظهر بیا بگیر... خیرش رو ببینی!

 

منبع: هفته نامه 9دی- م.ر.سیخونکچی

محمود گلچوب فیروزجایی بازدید : 380 دوشنبه 1393/04/23 نظرات (0)
امروز براي شهدا وقت نداريم

اي داغ دل لاله تو را وقت نداريم

با حضرت شيطان سرمان گرم گناه است

ما بهر ملا قات خدا وقت نداريم

چون فرد مهمي شده نفس دغل ما

اندازه يك قبله دعا ، وقت نداريم

در كوفه تن ،غيرت ما خانه نشين است

بهر سفر كرب و بلا ، وقت نداريم

تقويم گرفتاري ما پر شد ه از زرد

اي سرخ ، گل لاله ، تو را وقت نداريم

هر چند كه خوب است شهيدانه بميريم

خوب است ، ولي حيف كه ما وقت نداريم


محمود گلچوب فیروزجایی بازدید : 356 سه شنبه 1393/01/19 نظرات (0)

*ابن سوبسیت بلخی می گوید :چند وقتی بود که غذا از مری ام پایین نمی رفت وهر چه در دهان می نهادمی ، در گلو گیر همی کرد ، به نزد طببیان همی رفتم و نسخه ها دادند و افاقه نکرد ، تا شبی پیر طریقتی فرمود از گرفتن یارانه انصراف همی ده ، بهبودی حاصل همی آید ، فردا انصراف همی دادم و از آن روز ، مسیر مری تا معده گشوده همی گشت و بهبود حاصل همی آمد.

*شیخ را گفتند به جز صدقه ،چه چیز دیگری رفع بلا همی کند فرمود انصراف از گرفتن یارانه

*آورده اند که یارانه بگیری را دیدند که در قعر جهنم ، گرفتار چهل و پنج اژدها ی دو سر همی بود و فریاد کنان کمک همی طلبید و کسی به فریاد او نرسید و صالحان همی گفتند که این چهل و پنج اژدها همان چهل و پنج هزار تو مان یارانه ای است که وی در طول حیات می گرفته است و از گرفتن آن انصراف نداده است.

*بزرگی می گوید خواب همی دیدم که به بهشت همی رفته ام . اما دست هایم به سوی جهنم همی دراز است و در آتش می سوزد ،خواب خویش نزد معبران همی بردم .گفتند این دستانی است که در دنیا به سوی یارانه گرفتن دراز بوده است و هم اینک به آتش جهنم گرفتار همی شده است.

*شخصی خواب دید هفت سبدخالی در دست راستش وهفت سبد پر در دست چپش است از یوزارسیف تعبیر خواست، گفت: وای بر شما هفت سال یارانه ای که از محمود گرفته اید حسن از دماغتان بیرون میکشد!!

و این حکایت همچنان باقیست ... درضمن تا یادمان نرفته بگوییم شنیده شده شیخ حسن پشت عوارضی قم مانده دلیلش ذکر نشد و اگر شد تاثیری در دریافت و انصراف یارانه ندارد.

تعداد صفحات : 74

درباره ما
Profile Pic
خوابگاه طوطیا بابلسر totia.rozblog@gmail.com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 734
  • کل نظرات : 55
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 12
  • آی پی امروز : 19
  • آی پی دیروز : 42
  • بازدید امروز : 24
  • باردید دیروز : 166
  • گوگل امروز : 3
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 508
  • بازدید ماه : 1,168
  • بازدید سال : 16,158
  • بازدید کلی : 235,783
  • کدهای اختصاصی

    ابزار انتقال بازديد کننده

    تالار گفتگوي وبمستران